سینما کلید پیشرفت

سینما رسانه است و رسانه مدیریت می‌شود!

کم نیستند افرادی که معتقدند چه کسی گفته سینما وظیفه دارد فراتر از یک کالای مصرفی باشد، فراتر از یک حرفه یا صنف باشد. کم نیست تعداد کسانی که در تاریخ سینمای ایران براین اعتقاد هستند که فیلم روی پرده، مثل همان ساندویچی است که روی صندلی سینما گاز می‌زنید یکبار می‌خورید و تمام می‌شود می‌رود. یک بار پول می‌دهید، یک بار مصرف می‌کنید. چه توقعاتی دارید شما از سینما! تاثیر فرهنگی؟! پیشرفت؟! این سفارش‌های برون سینمایی چیست؟! با همین ادبیات هم می‌گویند” سفارش‌های برون سینمایی” این توقع بلاوجهی است. سینما، سینماست به همین سادگی. حتی اگر این نگاه را داشته باشید باز به این معنا نیست که این سینما، مدیریت نمی‌شود.

سینما پدیده‌ای است که در ذات خود، پذیرش مدیریت دارد. از همان لحظه‌ی تولد فیلمنامه، کسی که دست به قلم می‌برد و می‌نویسد اگر از خودش ایده‌ای نداشته باشد، لاجرم ایده‌ی دیگری را نمایندگی می‌کند، سفارش از دیگری می‌گیرد. پس این طور نیست که هر کسی برای دل خودش فیلم بسازد و ببیند. سینما گرانتر از آن است که حدیث نفس یک فرد مثلا تنها باشد که در خلوت خودش خواسته فیلمی بسازد. نه شعر است که در خلوت بتوان آن را سرود، نه تابلوی نقاشی است که در خلوت، شما قلمی بر بوم بزنید و تابلویی بیافرینید. اصلا جنس سینما هنر ناب نیست، هنر متکثر است.

سینما وجه رسانه‌ای و مدیای بسیار جدی دارد. اتفاقا همین وجه مدیای سینما است که موجب می‌شود سینما بتواند کلید پیشرفت هم باشد. در ادامه به تجربه‌ی کشورهای دیگر اشاره خواهم کرد و خواهید دید که سینما در این وجه مدیاست که می‌تواند یک جامعه‌ی بعد از جنگ فروپاشیده کاملا ناامید را، ققنوس‌وار از دل خاکستر بیرون بیاورد و به یک جامعه‌ی پویا تبدیل کند. این تجربه اتفاق افتاده، اگر فکر می‌کنید اغراق است خب می‌توانیم به تاریخ سینمای آن کشورها که یکی از آن‌ها آلمان جمهوری وایمار دهه بیست و نیمه‌ی اول دهه‌ی سی است مراجعه کنید یا به یکی دیگر مثل تجربه‌ی سینمای شوروی دهه بیست نگاه کنیم تا ببینیم سینما چگونه می‌تواند چهره‌ی عمومی جامعه را ترمیم کند و تدریجا نگاه مردم را به سمت افق پیشرفت ببرد و به جای دیدن پریشان حالی و دشواری‌ها و تلخکامی‌ها آن‌ها را به سمت افقی رهنمون کند که سبب پیشرفت آن جامعه می‌شود، حالا طبق هر فرهنگی که آن جامعه دارد. پس توقع زیادی نیست از سینما که بخواهیم در لایه‌ی مدیا یا رسانه‌ای به وظیفه‌ی اجتماعی خودش عمل کند. چیزی هم نیست که صرفا مطالبه‌ی ما باشد، چون ذات سینما سفارش‌پذیر است.

سینما را دست کم نگیرید!

سینما ضمن اینکه مدیریت می‌شود افکار عمومی را مدیریت می‌کند. در سالن سینما که برای تماشای فیلم طراحی شده وقتی چراغ‌ها خاموش شود و فقط پرده‌ روشن باشد، شما چاره‌ای ندارید جز اینکه به تنها نقطه‌ی روشن سالن یعنی پرده نگاه کنید. وقتی نمایش فیلم شروع شود شما با جهان مجازی فیلم باید همراه شوید. بر فرض که فیلم خوبی باشد، توجه شما را بر می‌انگیزد حالا شما جهان مجازی فیلم را به جهان واقعی خود ترجیح می‌دهید، جذب فیلم می‌شوید با آنکه می‌دانید این فیلم مجاز است، با این که می‌دانید دنیای مجازی است، با اینکه می‌دانید قصه‌ای که به شما نشان داده می‌شود و بازیگران همه اعتباری‌اند. نقش ها اعتباری اند ولی شما ترجیح  می‌دهید یکی دو ساعتی این مجاز را بر واقعیت خود ترجیح دهید. هر چیزی که شما را از این عالم مجازی منصرف کند، شامل زنگ موبایل یا صحبت کردن نفر پشت سر یا تخمه شکستن بغل دستی یا گریه‌ی طفلی شما ر اذیت می‌کند چون شما را از این خلسه خود خواسته بیرون می‌آورد. سینما این است، این سینما که آن دو ساعت را مدیریت می‌کند و جهان مجازی شما را به جهان واقعی‌تان تحمیل می‌کند. مثل هوشبری قبل جراحی که ضرورت هر جراحی است و در واقع سینما یک جراحی دسته‌جمعی است یک مدلی از جراحی روح هست. ما با این شأن سینما کار داریم نگاه کنیم ببینیم این سینما آیا می‌تواند کلید پیشرفت جامعه باشد؟! بله، اما تا جراح یا درست‌تر بگویم تیم جراحان که باشند؟!

تیم جراحان که خبره و زبده و کارآزموده این امرند برای جراحی یک حریم که حریم بدن یک انسان است نیازمند کسب اجازه‌ هستند، حال برای سینما که جراحی جمعی است چطور؟! ممکن است فکر کنید در  عرایض بنده یحتمل می‌تواند درصدی از اغراق باشد،  اما خودم فکر می‌کنم دارم خیلی کنترل شده می‌گویم. در حین تماشای فیلم اتفاقات عجیب غریب می‌افتد و مقاله‌های علمی فراوان نوشته شده کتاب‌ها نوشته‌اند ما همه به یک بیهوشی جمعی دچار می شویم و بسته به اینکه تیم جراحان چه اراده کرده انسان بعد فیلم با انسان قبل فیلم تفاوت دارد، البته اگر آن فیلم، به معنای واقعی فیلم باشد. بنابراین خیلی مهم است که مجوزهای قانونی چنین فرآیند پیچیده‌ای را خیلی دقیق ببینیم چراکه می‌تواند یک جمع که نه، یک جامعه به خلسه تماشای فیلمی فرو بروند که بعد از به هوش آمدن انسان‌هایی باشند امیدوار، روشن‌بین با اعتماد به نفس، با خوش‌بینی معقول نسبت به آینده، با حس مسئولیت در قبال آینده. یعنی تماشای یک فیلم می‌تواند چنین پدیده‌ای مبارکی برای یک جامعه به ارمغان بیاورد.

اینطور بگویم در واقع بسیاری از تصمیم‌های آینده‌ی ما را اگر واقف نباشیم، سینما برای ما گرفته است. اینکه به چه چیزی بگویم خوب به چه چیزی بگویم بد، چه چیزی زشت است و چه چیزی زیبا، ارزش کدام است ضد ارزش کدام است و خیلی از تصمیم‌های مهم زندگی ما را بی آنکه بدانیم یا بخواهیم، سینما در ضمیر ناخودآگاه ما حک کرده است بنابرای این جراحی جمعی را اصلا دست کم نگیرید.

سینما برای آنکه کلید پیشرفت بشود به چه مولفه‌هایی نیاز دارد؟!

تا اینجا پذیرفته شد در تمام دنیا سینما تاثیرات جمعی دارد، تاثیرات اجتماعی دارد، تاثیرات ماندگار تاریخی دارد، اگر این را به رسمیت شناختیم، می‌توانیم از سینما توقع داشته باشیم. حال برویم سراغ این نکته که اصلا خود این واژه‌ی سینما کلید پیشرفت از کجا آمد که معمولا سینماگران وقتی در موضع مطالبه قرار می‌گیرند به آن ارجاع می‌دهند. این جمله کلامی است منصوب به رهبر معظم انقلاب ولی ایشان طی یک مجموعه گفتار این را بیان می‌کنند که کلید پیشرفت یک کشور مولفه‌ی امید است و سینما ابزار ایجاد آن امید است آن هم نه هر امیدی؛ امیدی که مبتنی بر ایمان یک ملت و اعتقاد درونی شکل گرفته است. پس همین که فقط بخواهیم به سینما مدال بدهیم و بگوییم تو کلید پیشرفت هستی خب حرفی است که زده‌ایم ولی مقدمات آن را که در کلام بزرگان بوده نادیده گرفته‌ایم. خب این مقدمات چه بوده است؟ مقدمات این است که  ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیه بر بیگانگان، به جوشیدن از درون و به استخراج گنجینه‌هایی که در میراث فرهنگی ما هستو این جوان اگر بخواهد اینطور تربیت شود به حضور شما در صحنه احتیاج دارد پس اصل امید بود و مبتنی بر این امید و تبری از فرهنگ بیگانه است که کشور پیشرفت می‌کند، حالا سینمای مبتنی بر امید می‌تواند کلید پیشرفت کشور باشد.

الان کلید دست شماست، من شان سینما را این می‌دانم. من می‌گویم امروز کلید پیشرفت این کشور به میزان زیادی دست شماست. شما می‌توانید این نسل را یک نسل پیش رونده، امیدوار پرشوقف معتقد به خود و معتقد به ارزش‌های اسلامی و ملی خود بار بیاورید. این حرف در تاریخ سینما اثبات شده یعنی اینطور نیست که فکر کنید فقط در ایران یک چنین توقعی از سینما وجود دارد. اگر سینما آمد گفت نه، من می‌خواهم آینه‌ی تمام نمای جامعه خود باشم که ای کاش در ایران آیینه‌ی تمام نما بود که نیست. سینما در ایران آینه‌ی کوژ یا کاوی است که سیاهی‌ها را تغلیظ شده به مخاطب نشان می دهد. سینمایی که می‌گوید اصلا از من چیز دیگه نخواه. من دوربین سر چهارراهم، تصادف نشان می‌دهم، سبقت غیرمجاز نشان می‌دهم، من اصلا آسیب‌ها را به تو نشان می‌دهم. از من توقع دیگری نداشته باش، من پول می‌گیرم همین‌ها را نشان تو بدهم،  به این سینما چه باید گفت؟ این سینما نه خود را شناخته، نه ظرفیت‌های ملتش را، نه فرق خود با دوربین سر چهارراه را. با همه‌ی این اوصاف در مقدمه بحث گفتیم سینما پدیده‌ای است مدیریت پذیر. حتما مخاطب اصلی من در اینجا مدیران سینما هستند، اگر خود آنها هم چنین ظرفیتی را از سینما به رسمیت نشناسند . اگر خود آن‌ها نیز فکر کرده‌اند که سینما یعنی همینی که الان هست و اگر سینما را با مستندهای درون سازمانی یا درون ارگانی یا درون وزارتخانه‌ای اشتباه گرفته‌اند و فکر کردند سینما ابزار پاتولوژی و آسیب‌شناسی است و فقط اشکال ما این است که آسیب‌ها را تغلیظ شده نشان می‌دهیم دیگر فاجعه است. مدیر ما باید یداند سینما  تصویر فردای یک جامعه است نه تصویر آن روزش، آنچه که بر پرده‌ی سینما نشان داده می‌شود در واقع می‌گوید که آن جامعه بعدا چه خواهد شد، مثل نقشه‌ی بالای سر بافنده‌ی یه قالی است، آن نقشه هرچه باشد قالی همان می‌شود. سینما این است، سینما را درست بشناسیم. سینما در کشور ما به امری روزمره تبدیل شده است، اینکه ندانیم حتی از سینما چه مطالبه‌ای بکنیم به آفت مدیریت کشور تبدیل شده است. یعنی حتی مدیران ما نمی‌دانند از سینما دقیقا چه بخواهند، سینمایی که می‌تواند کلید پیشرفت باشد. اصلا شما آداب مطالبه می‌دانید؟ می‌دانید اگر از سینما افزایش فرزندآوری بخواهید، سینما می‌تواند چه اتفاقی را در یک کشور رقم بزند؟! تجربه‌های تاریخی را وقوف دارید؟ ! اینا نکاتی است که حالا انشالله مدیران در هر رده‌ای که هستند باید پاسخگو باشند و اگر احیانا پاسخش را نمی‌دانستند درصدد پاسخش باشند.

آنچه که خواندید خلاصه‌ای از جلسه سینما کلید پیشرفت در دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار بود که توسط دکتر مجید شاه‌حسینی ارائه شد، جزوه کامل این جلسه که به نقش سینمای آلمان و شوروی در پیشرفت کشورشان پرداخته است بزودی توسط مدرسه‌راه منتشر خواهد شد.

مقالات مرتبط

دلیل بازگشت وجه