دلیل اصرار مسئولین بر موفقیت برجام!
ممکن است پیش خودتان بگویید اگر درصد اندکی از نکاتی که منتقدین برجام پیرامون آن مطرح کردهاند درست باشد پس چرا برخی از مسئولین دولتی و غیر دولتی تمام قد از آن دفاع میکنند. در این جلسه به اهداف برخی مسئولین خواهیم پرداخت که در برجام وجود داشت اما مستقیما بیان نشد، تمامی صحبتهای امروز از مطالب عمومی برداشت شده و محرمانه نیست. از سال 92 تا 95 در خلال صحبت هایی که درباره نکات مثبت برجام مطرح میشد حرفهایی هم بیان شد که خیلی به آنها توجه نشد.
برجام خطشکن تحریمها یا تسهیلگر رابطه با آمریکا؟!
بعد از توافق ژنو در سال 92 آقای هاشمی رفسنجانی مصاحبه ای با نشریه خارجی انجام میدهند . خبرنگار از آقای هاشمی میپرسد اینکه میگویید توافق ژنوخط شکنی بود، منظورتان خط شکنی در شکستن ساختار تحریم ها بوده یا خط شکنی در صحبت با آمریکاییها . آقای هاشمی جواب میدهند که مذاکره کردن با خود آمریکایی ها تابو بود و این تابو به آسانی شکسته نمیشد و راست هم میگفت چرا که قبل از دولت روحانی، هیچ دولتی مذاکرهای در سطح وزرای خارجه با آمریکا نداشته و این رخداد که جلسات متعدد آن هم درسطح وزرای خارجه دو کشور شکل بگیرد اولین بار در سال 92 صورت پذیرفت.
در جستوجوی روز موعود؛ هستهای بهانه است
28 شهریور 93 آقای روحانی در سفر دومی که به نیویورک داشت در گفتوگو با شبکه NBC میگوید این شرایط عدم رابطه بین ایران و امریکا تا قیامت ادامهدار نخواهد بود، به هر حال شرایط مناسبی پیش خواهد آمد چه دراین دولت. چه در دولتهای بعدی که مسئله ایران و آمریکا حل خواهد شد. یک روز بعد از توافق لوزان در فروردین 1394 آقای روحانی جلوی دوربین شبکه خبر میگوید بحث ما فقط هستهای نیست، این توافق پلهی اول برای رسیدن به تعامل سازنده باجهان است البته لازم به ذکر است که جهان در نگاه آقای روحانی و همفکرانشان استعاره از آمریکا است. یک هفته بعد از توافق لوزان نیز آقای حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور تعدادی توئیت در صفحه شخصی خود منتشر میکند که کلیت این توئیتها پاسخ به منتقدین مذاکرات بود که در خلال آن یک نکته مهمی را مطرح میکند: به نظر من ارزش آغاز تعامل ایران و امریکا بیش از مسئله هستهای است، این فرصت را راحت از دست ندهیم.
ابتدای اردیبهشت سال نود و چهار اقای روحانی صریحا در مراسمی میگوید بعضی فکر میکنند که در مذاکرات هستهای دولت تنها به دنبال این است که معضل پرونده هستهای را حل کند، پرونده هستهای و حل آن اولین گام برای حل معضلات اساسی است.
به دنبال رقم زدن برگی جدید از تاریخ
18 مهر 94 آقای روحانی در همایش صنعت و تجارت بیان میکند اساسا مذاکرات هستهای ما برای این بود که شرایط جدیدی را در روابط بین الملل و منطقه پدید بیاوریم. توافق هستهای یکی از فرازهای بزرگ در سیاست خارجی و دیپلماسی جهان است، مادنبال توافق هستهای نبودیم که مشکل هستهای را حل کنیم. زمستان سال 94 آقای روحانی در سفری که به اروپا داشتند در نشست خبری مشترک خود با نخست وزیر ایتالیا اعلام کرد: این امکان پذیر است که بیین ایران و امریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنش برقرار شود و کلید این کار در واشنگتن است نه تهران. این جملات مربوط به زمان اوباماست و پیشبینیهایشان حاکی از این بود که کلینتون رییسجمهور بعدی آمریکا است. در همان سال در سفر به فرانسه روحانی با نشریه فرانسوی مصاحبهای کرده و اشاره میکند به گفتوگوی تلفنی خود با اوباما: به او گفتم که ما خواهان کاستن تنشها هستیم و اینطور به نظر میرسد که تنشها نیز کاسته شده است. باید تصریح کنم که اختلافات بین ایران و آمریکا ابدی نبوده و توافق هستهای ایران که آمریکا نقش بسیار مهمی در به ثمر رسیدن آن داشت گام بلند روبه جلویی بود. حضور ایران در کنار آمریکا در مذاکرات صلح سوریه گام دیگری است که در این راستا برداشته شده است. آقای هاشمی در تابستان 94 در گفتوگویی با یکی از نشریات خارجی صراحتا بیان میکند که برای ما اتفاق عجیبی نیست اگر سفارت امریکا در ایران باز شود. حال که این نقلوقول ها که هیچ کدام محرمانه نبود را بررسی کردیم برگردیم به پرسش اول؛ چرا برخی از مسئولین از برجام راضی بودند؟!
برجام؛ حلقهی گمشده!
آقای محمود سریعالقلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و سالها مشاور آقای روحانی بود. ایشان کتابی دارد تحت عنوان عقلانیت و توسعه یافتگی ایران، نگاه حاکم بر این کتاب این است که اصل کارآمدی و پیشرفت در غربی شدن است، به همین صراحت. مبنای قدرت اقتصادی نزد غربیان است. اگر یادتان باشد در ایام مذاکرات حضرت آقا روی برخی نکات تاکید داشتند، از جمله نفوذ فکری که استقلال کشور را نشانه میگرفت.همهی این گفتهها نشان میدهد که راهبرد اصلی . آقای روحانی و اطرافیانشان نه لغو تحریم، بلکه تعامل همه جانبه با آمریکا بود، هدف این بود که ایران و آمریکا برگردند به قبل از 13 آبان 58. به عبارتی آنها به دنبال عادیسازی روابط با آمریکا بودند نه حل مشکلات اقتصادی مردم، وقتی هدف این باشد آیا برجام آنها را به هدفشان نزدیک کرد یا خیر؟! طبیعتا اگر اتخاذ یک استراتژی شما را به هدفتان نزدیک کند قابل دفاع خواهد بود. اهمیت روایت مذاکرات هستهای از همینجا روشن میشود، از این جا به بعد دیگر به ما بستگی دارد که این قصهی پرغصه را چگونه روایت کنیم تا یکی از این دو راهی را که پیشروی ماست برگزینیم؛ مذاکرات هستهای را به هزینههای یک تجربهی تاریخی بدل کنیم یا کنار بایستیم تا نقطه عطفی در عبور از انقلاب اسلامی رقم بخورد.
آنچه مطالعه کردید برشی آزاد از جلسه پنجم هزینههای یک تجربه در پاییز 1400 بود.