عامل موفقیت فیلمنامه؛ اهمیت تم در سینما! (برشی از دوره سفر نویسنده)

در این بخش سیدمحمد حسینی، مدیر بخش فیلم و سریال بنیاد روایت فتح از یک آسیب مهم عمومی در فیلمنامهنویسی میگوید. او که به واسطه عضویتش در شورای پروانه ساخت مجبور است تمام فیلمنامههایی که به دنبال دریافت مجوز ساختند را بخواند، در بسیاری از آثار یک ضعف مشترک میبیند، از همینرو توصیهای به فیلمنامهنویسان جوان دارد. متن زیر برشی از کلاس سفر نویسنده استاد سید محمد حسینی در مدرسه راه است.
فیلمنامههایی که همگی بد است! چرا؟!
طی یک ماه حداقل 8 تا فیلمنامه در مورد شهید ابراهیم هادی به دست من رسیده، همگی بد است! به نظرتان ابراهیم هادی جذاب نیست؟! کاراکتر سینمایی ندارد؟! مشخصا دارد. پس مشکل این فیلمنامهها چیست که علیرغم سوژه جذاب، به اصطلاح سینماییها در نیامده است. همهی آثاری که من خواندم آسیبشناسی عمومیشان این است که در ساختار تماتیک قصه، دچار مشکل هستند.
فیلمنامه شما چه مضمونی میخواهد منتقل کند؟!
آثار ارسالی از یک تم واحد پیروی نکرده و نویسنده نمیداند با استفاده از ابراهیم هادی چه حرفی میخواهد بزند. نویسنده باید از خود بپرسد کدام یک از این موقعیتها مناسب مضمون فیلمنامه است؟! ابراهیم هادی درحال کشتی گرفتن، ابراهیم هادی یکه بزن یا ابراهیم هادی کانال کمیل؟! هرکدامیک از این موقعیتها تاثیر مشخصی بر روند قصه خواهدگذاشت.
تردید در انتخاب رخدادهای داستانی
ممکن است به عنوان یک نویسنده دچار تردید شوید که کدام رخداد را باید انتخاب کرد؟! شما ابتدا مشخص کنید چه حرفی میخواهید بزنید و تم اصلی چیست آن موقع مشخص میشود کدام حادثه مناسب قصهی شماست. اصلا در این مثال خود آقا ابراهیم به شما میگوید من اینجا اینجوری بودم، در این برهه اینجوری نبودم، این حادثه برای قصه تو نیست، برای قصهی دیگری است.
تم فیلمنامه را انتخاب کنید!
نویسنده ابتدا باید تم قصه را را انتخاب کرده سپس همه رخدادها را براساس تم اصلی گزینش کند. برای یک فیلمنامه خیلی مهلک است که چندپاره باشد. در یک قصه نمیتوان تمام حرفهای خوب را زد. اگر فیلمنامه تم منسجمی نداشته باشد، درنمیآید و مخاطب نیز با اثر ارتباط برقرار نمیکند. تمام آثار ارسالی درباره شهید هادی در یک ماه گذشته، در ساختار تماتیک قصه خود دچار مشکل بودند.
تم یا درونمایه چیست؟!
حال که از اهمیت تم در فیلمنامه و داستان آگاه شدیم به طور مختصر بررسی خواهیم کرد مقصود از تم چیست. تم یا درونمایه دیدگاه نویسنده درباره موضوع قصه است و باعث قرار گرفتن عناصر درام در جای خود میشود. درونمایه به عنوان عامل پیوند داستان آنقدر توانمند است که حتی پراهمیتترین جزییات تولید اگر به آن مرتبط نباشد، اضافی یا غلط به نظر خواهند رسید. تم اصلی نه تنها در نقطه اوج، بلکه باید در تمام اجزای معماری داستان انعکاس پیدا کند. انتخاب رویدادها و شخصیتهای داستان از آغاز تا پایان براساس تم انجام میگیرد.
منبع: کتاب معماری درام، نوشته دیوید لتوین و جوورابین استاکدیل، ترجمه امیر راکعی، نشر ساقی، فصل سوم
ملاقات غولهای فیلمنامهنویسی و گفتوگو سر تم!
رابرت مککی که به واسطه نگارش کتاب ” داستان؛ ساختار سبک و اصول فیلمنامهنویسی” برای علاقهمندان به فیلمنامهنویسی فردی نامآشناست در تعریف ماجرای ملاقاتش با فیلمنامهنویس افسانهای، پدی چایفسکی، میگوید که او یکنوار کاغذ را چند سانتیمتر بالاتر از ماشین تحریر خود به دیوار چسبانده بود. مککی از او پرسیده بود که معنی جمله چیست و چرا آن را به دیوار چسبانده است؟! چایفسکی توضیح داده بود که این درونمایه داستانی است که در حال کار روی آن است و آن را بالای ماشین تحریرش چسبانده تا مطمئن شود هیچ چیزی که به آن درونمایه مربوط نباشد، راهی به ماشین تحریر پیدا نمیکند!
منبع:
ROBERT McKee, Story: Substance, Structure, Style and principles of screenwriting (London: Methuen publishing, Ltd.,1999), 118
تمرکز چخوف بر درون مایه
موضوع مورد علاقه چخوف و مردم روسیه انسانیت است. درونمایه آثار چخوف لحنی طنزآمیز و ملایم در عین حال علمی و معقول دارد. انگار که به مخاطب میگوید: (( دوست من تو داری بد زندگی میکنی. اینگونه زندگی کردن شرمآور است!)) درونمایه آثار او میگوید مردم باید بهتر زندگی کنند و پربارتر. چخوف خطاب به یکی از جوانانی که میخواهد نویسنده شود، میگوید: (( تو میگویی که با نمایشنامههای من گریستهای. بله، فقط تو نیستی. اما من آنها را با این هدف ننوشتهام، این کارگردان اثر بوده که آنها را اشکآور ساخته است من در آرزوی چیز دیگری بودم. من فقط میخواستم به مردم بگویم: (( به خودتان نگاه کنید، ببینید که چه بد و خستهکننده زندگی میکنید!)) تنها کار اصولی این است که مردم این را درک کنند و وقتی این کار را انجام دهند، مطمئنام که برای خود، زندگی دیگر و بهتری را خواهند ساخت.
منبع: الکس کورپین، ای.آ.بونین و ماکسیم گورکی، خاطراتی از آنتوان چخوف، ترجمه اس.اس.کوتلیانسکی و لئوناردولف ( انتشارات بی.دابلیو.هوبش، 1921)، ص 24؛ و ارنست جی.سیمونز، چخوف: یک زندگینامه (انتشارات دانشگاه شیکاگو، 1962)، ص 58
درواقع چخوف اینجا بر درونمایه و تم اصلی آثارش تاکید داشته است. همین وحدت تم و پافشاری چخوف بر مضمون اصلی آثارش از عوامل مهم موفقیت نمایشنامههای وی بوده است.
ابرهدفتان را مشخص کنید!
به عنوان نویسنده در نگارش فیلمنامه و داستان، به تم اصلی داستان توجه کنید. این درونمایه داستان است که رخدادها، شخصیتها و سایر عناصر درام را تعیین میکند. بسیاری از نویسندگان جوان به آسیب عدم انسجام مضمونی در آثارشان دچار هستند، آسیبی که سید محمد حسینی عضو شورای پروانه ساخت، آن را شایعترین مشکل فیلمنامهنویسان جوان قلمداد میکند. همان ابتدای نگارش مشخص کنید ابرهدف شما از نوشتن این قصه چیست و آن را در تکتک مراحل نوشتن درنظر داشته باشید. هر تصمیمی که درباره روند قصه، قصد دارید بگیرید، به وسیله درونمایه بسنجید که آیا با آن همراستاست یا خیر!